کاســـ ه گدایــــ ی
در طلبت آقا جان، کاسه گدایی به دست گرفتیم.
عنایت و لطف شما زیاد است آقا جان اما…
کار من با غیبت و دوری شما و تنهایی راه نمیفته…
قدری بیشتر در کاسه گدایی ام محبت بکارید…
بلکه از بذل حب شما، جامه شاهانه تن کنم.
آقاجان…می دانم عشق شما نسیه بندی نیست ولی مولایم ما به نسیه دیدن شما هم قانع هستیم.
روی جمال و عزت شما، بر بنده اسیر روسیاه، از پشت چادر گناه شده از محالات زندگی من!!
آقا جان گفتند که:
در صحت عقد، رضایت دو طرف شرط است… مولایم نمی شود تمام هست و نیست وجــودم را در ازای یک ثانیه نـگاه به جمال رخ ماه گونه ات بفروشم.
آیا قــــــبول می فرمایید؟!
کــاش این ثانـیه ها نصیب هر گـ ـ ـدای کاســه به دست گردد.
> به قلم استاد مدرسه علمیه الزهراء رمشک؛ خانم مجدم